-
اق تضا
پنجشنبه 21 اسفند 1399 22:22
اوایل زندگی اقتضای سن اینه که گریه کنی و به پدر مادر وابسته شی.شیطونی کنی و سر از همه چی دربیاری.کمی که گذشت اقتضای سن اینه که با همسن و سالات بازی کنی و احیانن دوتا حرف ناجور ازشون یاد بگیری.کمی بعد اقتضای سن اینه که بخوای خلبان یا دکتر بشی. از آرمانگرایی بی حد و مرز تا خودنمایی بیمارگونه؛از شناختن جنس مخالف تا دعوا...
-
فرشته ی نگهبان
شنبه 16 اسفند 1399 16:07
من یه فرشتهی نگهبان دارم که در بدترین روزهای زندگی، جایی که دارم میلغزم از لبهی پرتگاه، خودش رو میرسونه و مراقبم میشه. دستهاش رو دورم حلقه میکنه، مثل یه مادر در آغوشم میفشره و حفظم میکنه و اجازه نمیده فرو بیفتم. از وقتی که شروع کردم به بد زندگی کردن، فرشتهی نگهبان پرکارتر شد؛ دستهاش رو زیادتر حلقه کرد دورم و...
-
قطارهای بی پایان
چهارشنبه 8 بهمن 1399 22:36
بچه که بودم روبهرو خونهمون یه ریل راهآهن بود، هرکی میخواست خودکشی کنه، میاومد میپرید جلو قطار؛ چهقدر جنازه دیدم که از وسط دو نصف شدهبودند. خواب دیدم که یهو میپرم جلو قطار؛ تعبیرش چیه؟ همهچیز سرعت گرفته باز. باید یهجا مکث کنم که اطرافم آروم بگیره، چیزها از حرکت بیفتند، آبها از آسیاب بیفتند، قطارها از حرکت...
-
هیچی
شنبه 27 دی 1399 13:29
شانزده تا بیستویکسالگی، روزهای اوج من بود. بعدش هرگز دیگه روز مهمی که بشه بهش گفت «اوج» برام پیش نیومد. چه روزهایی بود اون سن؟ روزهایی که نه امیدی داشتم نه کسی رو داشتم که کنارم باشه نه هیچچی؛ خالی خالی بودم، خودم و سایهام. حتی اعتمادبهنفس هم نداشتم، هیچچی نداشتم. در اون سن و سال بود که ناخودآگاه رسیده بودم به...
-
اینستاگرام نامبرده
سهشنبه 18 دی 1397 14:28
آدرس اینستاگرام نامبرده: behzad_vi آدرس اینستاگرام نامبرده: behzad_vi آدرس اینستاگرام نامبرده: behzad_vi آدرس اینستاگرام نامبرده: behzad_vi آدرس اینستاگرام نامبرده:behzad_vi تکرارها بنا به ضرب المثل کار نیکو کردن از پر کردن است می باشد.
-
لعنت
چهارشنبه 8 آذر 1396 22:16
یه آدمی هست که نمی دونه چی از دنیا می خواد،یکی هست که می دونه اما پای رسیدن به خواسته اش رو نداره.دومی دردش زیاده اما چاره داره:داشتن.اولی اما یه درمانده ی ابدی می مونه،یه یهودای سرگردان.به آدمی که نمی دونه چی می خواد باید کاسه ی چه کنم چه کنم داد.کسی که کاسه دستش گرفته سر گذر مساله اش چه می خواهم نیست،مساله اش اینه...
-
گرد آمد و سوار نیامد
شنبه 23 مرداد 1395 00:25
مرگ یعنی نبودن در دل کسی.مرگ یعنی نبودن در دل کسی.مرگ یعنی نبودن در دل کسی، یعنی عمری که نه در طول میگذرد نه در عرض،یعنی نبودن در دل کسی....
-
در جهل مرکب ابدالدهر بمانند
جمعه 3 مهر 1394 14:57
از شنیدن خبر مرگ حجاج ایرانی متأثر نشدم هیچ وقت از شنیدن چنین خبرهایی ناراحت نمی شوم برای کسی که آگاهانه مرگ را انتخاب می کند نباید غصه خورد.به رابطه ی جهل و دین فکر می کنم و آدم هایی که می خواستند به شیطانی که وجود ندارد سنگ بیندازند اما همین شیطان خیالی همه شان را از دم تیغ گذراند.
-
زوربای یونانی
سهشنبه 10 شهریور 1394 16:47
کازنتزاکیس در طرح زوربایی اش می گوید:اگر چشمانم را باز نمی کنید تا دنیای بهتری را نشانم دهید پس بگذارید بخوابم.بر سنگ قبر کازنتزاکیس نوشته شده:ایمانی ندارم امیدی ندارم پس آزادم. *وقتی نه کسی چشمانت را باز می کند نه خوابت می آید و نه... هیچی.*
-
فاحشه ی دلشاد
یکشنبه 8 شهریور 1394 14:09
فاحشه ی دلشاد روزی می رسد که پیر و تاریک می شوی کسی در تو انزال نمی کند و هیچ نقبی به هیچ جایت زده نخواهد شد نه کسی همخوابت می شود نه کسی در خوابت روزی می رسد که پیاده رو ها را می تکانند و جوب ها از آدمهای تنها سرریز می کنند فاحشه ی دلشاد!
-
ریشه در باد
یکشنبه 21 تیر 1394 14:32
وطن=فردوسی=قومی و نژادی=شعوبیه مغولان و تیموریان=مفهوم وطن و قومیت رنگ می بازد صفویان=وطن اسلامی عرفان و تصوف=وطن مادی نیست.چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم=عالم ملکوت.عین القضات=وطن علوی وطن=زادبوم=خوشا شیراز و وضع بی مثالش. مشروطه=وطن ایرانی-اسلامی-شیعی(ادیب الممالک). جهان وطنی=همه عالم همه کس را وطن است(ایرج-عشقی)...
-
هایکو
چهارشنبه 17 تیر 1394 16:18
بگیر سرش را شتک نکند روی شمد.
-
حرف زدن،آیینی فراموش شده
چهارشنبه 17 تیر 1394 16:17
آدمها نوشتاری شدند.شبکه های ارتباطی جدید که آمدند پا گذاشتند روی حلقوم گفتار. برای اینکه حال دوستی رو بپرسیم دیگه زنگ نمیزنیم.تو تلگرامش یه خط مینویسیم دو تا استیکر بامزه هم میذاریم تنگش.حرف زدن رو فراموش کردیم.شدیم تایپیست.تو ارتباط نوشتاری آزادی عمل بیشتری وجود داره،وقت داریم برای فکر کردن و پاسخ دادن اما برای حرف...
-
دیگه زرتم قمصور شده
دوشنبه 15 تیر 1394 08:34
میخام پرده از یه واقعیت تلخ بردارم،البته این واقعیت از اولش هم پرده نداشت.افضاء شدم!مردها هم افضاء میشن،فشار که بیش از حد باشه افضاء شدن یه اتفاق ناگزیره،زن و مرد هم نمیشناسه،پاره پوره میشی به همین سادگی.
-
کلم برای افسردگی خوب نیست
دوشنبه 15 تیر 1394 07:32
چند وقتیه دچار سناریوی باسمه ای آینه شدم.میرم جلوی آینه یه نگاه سفیه اندر سفیه به خودم میندازم و میگم کاش برمیگشتم به دو سال پیش،زمانی که سرحال بودم و هنوز تصادف نکرده بودم.به خودم نگاه میکنم،صورتم لاغر و پژمرده شده شدم شبیه مرده های تازه سر از گور درآورده.کمی از آینه که فاصله میگیرم الهه ی افسردگی رو توش میبینم با یه...
-
احمقها را باید اخته کرد
یکشنبه 14 تیر 1394 17:16
پدرم یک احمق تمام عیار است.ازش بیزارم.سالهاست جز سلام کلامی بین ما رد و بدل نمیشود.تا حالا بهش بابا نگفتم و اصلن در موقعیتی قرار نگرفتم که بخواهم به نام صدایش کنم.کل مکالماتمان را از کودکی تا حالا اگر بخواهم mp3 کنم به زحمت به نیم ساعت میرسد.از این نیم ساعت بیست دقیقه اش سلام است بقیه اش هم "داری برمیگردی دو تا...
-
یاران موافق همه از دست شدند...
یکشنبه 14 تیر 1394 14:41
از تهران خوشم نمیاید،یاد سالهایی می افتم که در این شهر تباه کردم،یاد دانشگاه و صندلی هایی که پشتش فرسوده شدم.نمی دانستم برای من و امثال من که کسی پشتمان نیست و به جناحی وابسته نیستیم جایی در این سیستم وجود ندارد.این را زمانی کاملن درک کردم که تحقیر شدم.دو واحد تدریس میکردم،روزی مدیرگروه من را خواست،در دفتر را قفل کرد...
-
افاضات(۴)
پنجشنبه 11 تیر 1394 11:32
-جدیدن به این نتیجه رسیدم که هرم مازلو به جز اون پنج طبقه یه زیرزمین نمور و کپک زده هم داره،دقیقین زیر طبقه ی اول.زیرزمین مخصوص اوناییه که از یکی از طبقه ها سقوط کردن و فلج شدن،همینطور اونایی که از اول هم نای بالا رفتن از طبقه ها رو نداشتن. -گنجینه واژگان انگلیسی یک ایرانی:اوه یس.مای گاد.کام آن.هاردر.فاک.ساک ایت.اوووه...
-
شبی که اول شدم
سهشنبه 9 تیر 1394 10:11
توی کمپ میلیونی اسپرمها حیرون و سرگردون راه میرفتم که یهو از بلندگو اعلام کردن به مناسبت روز جهانی اسپرم قراره مسابقه ی دوی صدمتر برگزار بشه و به نفر اول کاپ انسانیت میدن.هیچ کدوممون نمیدونستیم کاپ انسانیت چیه،مثل گله ی بوفالویی که شیر بهش زده باشه دویدیم.با تمام توانم دویدم و میلیونها اسپرم رو پشت سر گذاشتم، فقط دلم...
-
آری اینچنین بود برادر
دوشنبه 8 تیر 1394 17:12
دیروز با تنی چند از دوستان رفتیم رودخونه،رودخونه ی پشت سد که آبش رو انگار تازه از فریزر دراوردن انقدر که سرده.لخت شدم و بعد دو سه دقیقه تونستم کامل برم تو آب.تو اون ساعت هیچ کی در حاشیه ی رودخونه نبود.همینطور که داشتم میلرزیدم با خودم خلوت کردم و دوباره فکرم هزارجا رفت.به خودم گفتم آخه پسرخوب،عزیزم،تخم سگ،عوضی،عمه...
-
شب سیاه بدان زلفکان تو ماند
شنبه 6 تیر 1394 20:38
شبهای تلخی که سیرسیرکها زیر نور ماه مرثیه میخوانند عرق سگی هم جواب نمی دهد. تلخی که سیرسیرکها زیر نور ماه مرثیه میخوانند عرق سگی هم جواب نمی دهد. که سیرسیرکها زیر نور ماه مرثیه میخوانند عرق سگی هم جواب نمی دهد. سیرسیرکها زیر نور ماه مرثیه میخوانند عرق سگی هم جواب نمی دهد. زیر نور ماه مرثیه میخوانند عرق سگی هم جواب نمی...
-
کجا داریم نفس میکشیم؟
شنبه 6 تیر 1394 15:39
پارسال به سرم زده بود که جایی استخدام شم.مجبور شدم رساله بخونم،انصافن اطلاعات دینی ام خیلی بالا رفته بود مثلن فهمیده بودم که گوزیدن وضو رو باطل میکنه،میدونستم که لنگ زنها رو در یه سری شبای مقدس نباید هوا کنی.در ماه مبارک اگر کمتر از مقدار ختنه گاه فرو کنی و منی بیرون نیاید روزه باطل نمی شود ولی اگر اصلن ختنه گاه...
-
نمایشنامه ای در یک پرده
چهارشنبه 3 تیر 1394 18:37
بازیگران:آدم و حوا. مکان:جزیره ی سرندیب،روی صخره ای مشرف به پرتگاهی مخوف.روی این صخره به جز آدم و حوا یک درخت خیزران هم وجود دارد. زمان:اندکی پس از هبوط آدم: انقدر غر زدی به جونم که مجبور شدم خلاف کنم.مگه تو بهشت بهت بد می گذشت؟اصلا چرا شما زنا انقدر زیاده خواهین؟ حوا: به من چه؟من خیلی حرفا می زنم،بگم برو تو چاه...
-
چند می ارزی؟
یکشنبه 31 خرداد 1394 18:21
همیشه که قرار نیست شحنه ای،مأموری،بزرگتری دهانت را ببوید مبادا گه اضافی خورده باشی که گفتی دوستت دارم.همیشه که تازیانه خور عشق زیر تیرک، ملس نیست.عشق را در ترازو که بگذاری خوار می شود،خار می شود،به ورطه ی بیهودگی می افتد.وزن لب دادن،وزن همخوابگی،وزن هدیه،وزن اینکه چرا در جوابم نگفتی دوستت دارم،وزن اینکه پاشیدی روم...
-
کوه ها با همند و تنهایند
یکشنبه 31 خرداد 1394 08:37
-والها برای رفع خستگی به سطح آب می آیند و سوراخ روی سرشان پر از هوای مدیترانه ای می شود. -خرسها به خواب زمستانی میروند. -خورشید بعد از چند ساعت عرق ریختن در افق محو میشود. -کوهها با آمدن بهمن نفسی تازه میکنند. -ابرها میگریند. -من چه کنم؟
-
از رنجی که میکشیم
پنجشنبه 28 خرداد 1394 19:20
سایت همسان گزینی تبیان هم پدیده ای است؛پیش از این هم از این دست سایتهای مسخره ی همسریابی مشغول بودند اما چیزی که این سایت رو خاص میکنه دولتی بودنشه.اولین سایت رسمی و دولتی در زمینه ی ازدواج.برای ثبت نامش هم باید هفت خان رو رد کنید؛از ارسال اطلاعات فردی و تماس و اقتصادی و جانبی گرفته تا ارسال عکس آخرین صابون گلناری که...
-
امشب چه شبی است
چهارشنبه 27 خرداد 1394 11:36
هنوزمناطقی هستن که شب عروسی عروس و داماد رو میکنن تو اتاق اندرونی و درش رو مهر و موم میکنن؛زن های فامیل پشت سر هم کِل میکشن و مردا دهل و سرنا میزنن و این شعر رو بلند بلند میخونن : ا مشب چه شبی است شب زفاف است امشب عروس و دوماد زیر لحاف است امشب انقد میخونن تا اون دستمال معروف به دستشون برسه.تا دستمال بیرون نیاد جمعیت...
-
در ستایش خودمون
دوشنبه 25 خرداد 1394 11:25
ایرانی اگه تنها باشه میشینه فیلم پورن نگاه میکنه،بعد حوصله ش سر میره با خودش ورمیره . ایرانیا اگه دوتا باشن میشینن فیلم پورن نگاه میکنن بعد که حوصله شون سر رفت با هم ورمیرن . ایرانیا اگه سه تا باشن یکی شون با خودش ورمیره دوتای دیگه با هم . ایرانیا اگه چهارتا باشن به این نتیجه میرسن که با هم حکم بازی کنن اما مشکل...
-
پیازت را زمین بگذار
جمعه 22 خرداد 1394 11:16
تو زندگی قبلی ام پیاز بودم.بیشتر هم سن و سالای من تو زندگی قبلیشون پیاز بودن.یه شب پدرامون سر سفره با مشت کوبیدن رومون و با یه لقمه ی پر و پیمون آبگوشت بلعیدنمون,پشت بندش یه لیوان دوغ خوردن و دو تا آروغ مردافکن زدن بعد رو کردن به مادرامون و گفتن:کار نیکو کردن از پر کردن است و با انگشت اشاره به اتاق خواب هدایتشون...
-
قال اسکلت(۳)
یکشنبه 17 خرداد 1394 20:09
همانا زکات زیبایی صکص بی اجرت است.